[vc_row][vc_column][vc_column_text]مت اندرسون، رییس و مدیر ارشد امور دیجیتال در Arrow Electronics، توضیح میدهد که چرا اتخاذ یک رویکرد سریع-از-کار-انداز در قبال توسعه و امنیت، مناسب جریان نوظهور “اینترنت من”(IoMe) نیست.
اتصالهای جدید
مجموعهای از دیدگاههای تامینکنندگان درخصوص جهان کسبوکارهای متصل به شبکه.
BACpress : راهکارهای اینترنت اشیاء (IoT) در حال متحول ساختن شیوه زندگی و کار کردن ما هستند. با توجه به اینکه این محصولات عمیقا با زندگیهای ما درآمیخته شدهاند، احتمالا امنیت آنها بزرگترین ریسک بر سر راه موفقیت بلندمدتشان میباشد.
این قضیه برای وقتی که اینترنت اشیاء (IoT) صرفا مسئولیت امنیت قفل در، تنظیم ترموستات، و ردگیری گامهایمان را دارد کاملا صادق است، هرچند که اینجا صحبت فقط بر سر دستگاههایی است که تغییرات مثبت در زندگی ایجاد میکنند. حال اگر اگر دستگاههایی را در نظر بگیریم که زندگی و مرگ انسان به آنها وابستهاند، یعنی دستگاههایی که در زیستفناوری کاربرد دارند، آنوقت ریسک امنیتی و اشکال در کارکرد، تاثیراتی به مراتب بزرگتر خواهد داشت.
از دل اینترنت اشیاء (IoT) که خود نسبتا نوپا است، “اینترنت من” (IoMe) ظهور خواهد کرد. “اینترنت من” به دستگاههایی متصل به شبکه ارجاع دارد که در قیاس با دستگاههای متعارف اینترنت اشیاء، رابطهای بس نزدیکتر با کاربران منفرد دارند، رابطه ای در تراز شخصی و حتی بدنی. در بسیاری موارد، این راهکارهای IoMe در درون بدنهایمان تعبیه خواهند شد تا بر کارکردهای بیولوژیک حیاتی نظارت داشته و فعالانه تنظیمشان کنند، یا تواناییهای نوینی به ما ببخشند.
دستی که توان یادگیری دارد
به عنوان نمونه میتوان به نسل بعدی اندامهای پروتزی ساخت Unlimited Tomorrow اشاره کرد که از حسگرهای بیومتریک بسیار حساس برای خوانش سیگنالهای عصبی از بدن کاربر استفاده میکنند. این کار در پیوند با چیپهای هوش مصنوعی که قادر به یادگیری حافظه عضلانی هستند انجام می گیرد.
کافی است به روند مستمر قویتر شدن پردازشگرها فکر کنید. مثلا پردازشگر NVIDIA Jetson Xavier که به تازگی معرفی شده است، چیپی است که بالاخص برای کاربستهای روبوتیک هوش مصنوعی ساخته شده است و توان رایانشی آن به 10 ترافلاپس (teraFLOPS) میرسد.
با چنین توانی، یک دست (مصنوعی) می تواند از حجم عظیم سیگنالهای عصبی و دادههای دورسنجی استفاده کرده و به صورت بلا-درنگ حرکات هوشمندانه ای انجام دهد. حاصل کار، انسانی است که می تواند اندام سفارشیساختاش را که با فناوری چاپ سهبعدی درست شده است چنان کنترل کند که بسیار مشابه با نحوه کنترل اندامهای طبیعی توسط مغز باشد. این پیشرفت زیستفناورانه، تحولی عظیم در زندگی انسانها بوجود خواهد آورد.
برای کودکانی که نیازمند اندامهای پروتزی هستند، هزینه تعویض دست همزمان با بزرگ شدن آنها ممکن است به 100 هزار دلار نیز برسد. اما با راهکاری مشابه با راهکار ارائه شده توسط Unlimited Tomorrow این هزینه تقریبا 90 درصد کاهش مییابد چرا که تمام آن هوشمندی که از جنس هوش مصنوعی است و فرد معلول به تدریج کسبش میکند، از دستی به دست بعدی منتقل میگردد.

دستی که توان یادگیری دارد
یک پمپ انسولین متصل به شبکه
مثالی دیگر از سمت و سوی پیشرفت IoMe: یکی از دوستان دیابتی من اخیرا یک پمپ انسولین جدید به دستش رسیده است. این دستگاه کوچک از یک حسگر متصل به شبکه که در درون بدن دوستم جای گرفته است برای ردگیری قند خون وی استفاده میکند – و البته باز هم به صورت بلادرنگ (درلحظه) – و دادههای مربوطه را به تلفن همراهش میفرستد. این راهکار به او امکان میدهد تا به نحوی بس سادهتر و کارآمدتر از قبل انوسلینش را تنظیم کند.
دوست دیگری با یک دستگاه CPAP ساخت شرکت فیلیپس زندگی میکند. این دستگاه به اینترنت متصل شده و بواسطه آن پزشکان و پرستاران به آسانی می توانند اختلال تنفسی (آپنه) او را به هنگام خواب تحت نظارت و مدیریت قرار داده و بنا به نیاز، اکسیژن دریافتی و داروی استنشاقی وی را کنترل کنند.
برقراری امنیت اینترنت من
فناوری IoMe تفاوتهای معنادار عظیمی را در زندگی آدمها باعث خواهد شد، و به همین خاطر است که اهالی این صنعت باید همکاری با یکدیگر از امنیت مطلق و بی چون و چرای راهکارهای IoMe اطمینان حاصل کنند.
در IT، حرکت بیمهابا به سمت عرصههای جدید فناوری رویه معمولی است، و شاید بالاخص در پیشرفتهای اینترنت اشیاء (IoT) مصرفی-یعنی در عرصهای که “fail-fast” تحت یک فرایند تکرارشونده، راهبرد محبوب و تحسینشدهای محسوب میشود – لازم باشد که توسعهدهندگان IoMe به شیوه ای بس سنیجده تر و محتاطانه تر گام بردارند.
ریسک های این عرصه بزرگتر از آن است که تعجیل در پیشبرد امور در غیاب بنیانهایی مستحکمتر صلاح باشد، بنیانهایی که بتوانند امنیتی استوار و شناختی درست از پیامدهای حقیقی این فناوری بر سلامتی افراد فراهم کنند.
آینده پیش روی این فناوری فوق العاده هیجانانگیز است. بیماران مبتلاء به مرض قند منتظر پمپهای انسولینیای هستند که بتوانند اطلاعات بلا-درنگ درخصوص میزان قند خونشان فراهم کرده و سطح انسولینشان را به نحوی پویا مدیریت کنند.
آینده بهبود سلامت و کیفیت زندگی بواسطه راهکارهای هوشمند و خود-هماهنگ کننده، بسیار نویدبخش است. اما این کاری است که باید به درستی انجام گیرد، و از همان ابتدا نیز به درستی انجام گیرد.
رخنههای امنیتی اینترنت اشیاء (IOT) چه مشکلاتی را به همراه دارد
رخنههای امنیتی اینترنت اشیاء (IoT) حتی در مواردی که دستگاههای به خطر افتاده به بدنمان متصل نیستند نیز ترسناکند. کافی است خودرویی را تصور کنید که با سرعت 70 مایل در ساعت در بزرگراهی در حال حرکت است و بعد با یک حمله سایبری موتورش از کار می افتد.
اسباب بازی هایی داشتهایم که به شبکههای ابری اینترنت اشیاء (IoT) متصل بودهاند و پس از هک شدن، به ابزار جاسوسی از خانهها و باج گرفتن بابت اطلاعات شخصی تبدیل شدهاند. انتشار اخبار این قبیل رخدادها باعث کاهش تمایل مردم به استفاده از فناوریهای اینترنت اشیاء (IoT) میشود.
در فضای اینترنت اشیاء (IoT) و IoMe ، آسیب پذیریهای پرریسک وسایلی چون دستگاههای تنظیم ضربان قلب، ضمن اینکه باعث نگرانی شدید بیماران است به اعتماد عموم مردم به این صنعت نیز لطمه میزند.
وقتی سر و کارمان با پمپهای انسولین است، پمپهایی که انسولین را در دوزهای دقیقی به بدن برسانند (و تخطی از این دوزها میتواند مرگبار باشد)، یا سر و کارمان با ماشینهای CPAP که هکرها می توانند در آنها نفوذ کرده و هوارسانی به شما را قطع کنند، و سیستمهایی دیگری از همین قبیل که در آنها الزامات امنیتی باید بی چون و چرا برآورده شوند، مرحله تضمین کیفیت توسعه محصول، ضرورتا طولانی و موشکافانه خواهد بود.
رویکرد “fail-fast” در میان توسعهدهندگان فناوری نهادینه شده است و حال می بایست آن را با التزام به راهکارهای “never fail” جایگزین کرد، یعنی راهکارهایی که چنان در مقابل خطرات و ازکارافتادگیها مقاوم باشند که گویی مرگ و زندگی کاربرانشان به آن وابسته است ، چرا که در بسیاری از موارد واقعا نیز چنین است.
پانویس:
: fail-fast سیستمهای fail-fast معمولا چنان طراحی میشوند که به عوض آنکه به فرایندی که احتمالا معیوب است ادامه دهند، کل عملیات را متوقف کنند. یکی از مزیتهای اصلی چنین سیستم هایی – در کنار مزایای دیگر – این است که در صورتی که نقص و عیبی در عملکرد سیستم وجود داشته باشد سریعا با از کار افتادن سیستم بروز پیدا میکند، نه اینکه سیستم تا مدتها در حین وجود عیب و نقص به کار خود ادامه دهد. با این وصف میتوان فهمید که نویسنده مطلب چرا رویکرد fail-fast را برای توسعه دستگاههای IoMe مضر میداند.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][ult_ihover][/ult_ihover][/vc_column][/vc_row]