[vc_row][vc_column][vc_column_text]در این مقاله سعی بر این شده که به بررسی بهبود لجستیک بیمارستان با استفاده ار اینترنت اشیاء پرداخته شود.
در مرکز درمانی UMC Utrecht با استفاده از برچسبها و یک شبکه مش مرکززدوده امکان ارسال تجهیزات برحسب تقاضا برقرار شده است.
در بهترین حالت میتوان گفت که بیاطلاعی از محل یک چیز باعث ناراحتی است. در بیمارستانها، اینکه صندلیهای چرخدار، تختخوابها و پمپهای اینفیوژن (پمپهای تزریق) مواقعی که بهشان نیاز است در دسترس نباشند میتواند مانع از مراقبتهای لازم روزانه شود. اما به قول لیام فان کوپرت از آنجا که بیماران اغلب در حال جابجا شدن هستند در عمل به سختی میتوان اموال مختلف بیمارستان را دائما ردگیری کرد.
به گزارش BACpress ، مرکز پزشکی بیمارستانی Utrecht، طرح آزمایشی UFOund را با این هدف آغاز کرده است که در یک مرکز تجربه کاربری با این مشکل مقابله کند. آنها پس از برچسبگذاری تجهیزاتشان آنها را به یک شبکه مش متصل کردند. سپس به پرستاران و کارکنان فنی اطلاعات بلادرنگ مربوط به محل تجهیزات را ارائه کردند. از این بهتر آنکه کارکنان میتوانند با فشار یک دکمه، صدای بیپ هر دستگاهی را که لازم دارند دربیاورند.
فرصتی نظیر آنچه که در بیمارستان اطفال در اوترخت فراهم شد به ندرت دست میدهد. اما از آنجا که این بخش از بیمارستان، که نامش را مدیون انبوهی از قورباغههای سبز شاد نقاشیشده روی دیوارهایش است، قرار بود یک نوسازی درست و حسابی را از سر بگذراند، مدیر پروژه یوفوند، ویکو لاماین و متخصص انفورماتیک کلینیکی، تیس دیگراف، آمدند و طبقه دوم را به زمین بازی خودشان تبدیل کردند.
آنها پس از نصب کردن «لنگرهای» (anchors) شبکه و برچسبهای ردگیری (tracking tags) توانستند آزادانه با جابجا کردن تختوابها و پمپها تجربیاتی انجام داده و بی آنکه مزاحم امور لجستیک روزانه بیمارستان شوند و در آن مداخلهای کنند چیدمانهای گوناگونی را به لحاظ صحت و دقت و استواری (robustness) مورد وارسی قرار دهند.
آنها همچنین یک مرکز اطلاعاتی مختص به این کار تدارک دیدهاند که آدمهایی از سراسر جهان میتوانند از آن بازدید کرده و از کارشان باخبر شوند. در همهجای دنیا لجستیک بیمارستان موضوع پیچیدهای است و رویکرد بدیع و مبتنی-بر-اینترنت اشیاء UMC درخصوص ردگیری و ردیابی و دیگر چیزها توجه جامعه جهانی پزشکی را به خود جلب کرده است.
اول از همه فرایندها
لاماین که تقریبا یک سال است که مشغول اتصال تعداد زیادی از نقاط احتمالی IoT (اینترنت اشیاء) است میگوید: «یوفاند بنیانهای لازم برای پروژه MAtriX را فراهم میکند، پروژهای که هدفش آن است تا با بهبود دسترسپذیری و کاربردپذیری تجهیزات پزشکی، خدمات مراقبتیای را که در یوامسی اوترخت به بیماران و کارکنان ارائه میشود بهبود ببخشد».
«یکی از مقاصد ما در این پروژه این است که فرایندهای جریان کاری را به طرز بهتری با تجهیزات استانداردی که کارکنان روزانه ازشان استفاده میکنند میزان و جفتوجور کنیم. برای این کار نخست به فرایندهای کنونی نگاه میکنیم و سپس درصدد یافتن راههایی برای بهبود آنها برمیآییم. در وهله دوم، به کاوش در فرصتهای فناورانه جدیدی میپردازیم که پشتیبان این فرایندها هستند». به گفته لاماین امروزه بیمارستانها نیز همچون بسیاری حوزههای دیگر با این مساله مواجهند که چطور با کارکنانی کمتر و هزینهای کمتر خدمات مراقبتی باکیفیتتری ارائه کنند.
سیاهچاله
در جستجوی یوامسی اوترخت برای یافتن گلوگاههایی (bottlenecks) که باید حذف شوند، معلوم شد که نداشتن دسترسی بلافاصله به تجهیزات استاندارد، مانعی غیرضروری است که به لحاظ نظری (روی کاغذ) «واقعا به آسانی» میتوان برطرفش کرد. واقعا وقتی به تختخوابها، صندلیهای چرخدار و پمپهای اینفیوژن نیاز هست نمیتوان یافتشان؟
ممکن است یکی از همکاران برای یک موقعیت اضطراری صندلی چرخداری را جابجا کرده یا قرض گرفته باشد. شاید تختخواب مورد نظر خراب شده باشد و برای تعمیر فرستاده باشند. صرفنظر از علت گم شدن این تجهیزات موضوع مهم این است که آدمها بیش از آنچه که شایسته است وقت باارزششان را صرف جستجوی ناگزیر این تجهیزات می کنند.
لاماین میگوید: «وقتی حسابی مشغول جستجو برای یافتن تجهیزات بیمارستان میشوید احتمالا فکر میکنید که میتوانید جایشان را حدس بزنید اما اینطور نیست و در بسیاری از اوقات واقعا نمیدانید کجا هستند. کاری که میشود کرد – برای بهبود ردگیری (tracking) و ردیابی (tracing)– این است که سیستمی را پیادهسازی کنیم که تحت آن همه تجهیزات از یک مکان مرکزی ارسال شوند. در این صورت میتوانید وضعیت فنی تجهیزات را وارسی کنید، برای نگهداشت آنها برنامهریزی کنید و حساب موجودیشان را به طور کلی داشته باشید. منتها نمیخواهیم که پرستارها هر زمان که به چیزی نیاز دارند دو کیلومتر راه بروند. در این صورت که به کار اصلیشان نمیرسند.
اگر میتوانستید روی گوشی همراهتان و به صورت آنی و بلادرنگ ببینید که نزدیکترین تختخواب قابل استفاده در کجا قرار دارد آیا کارتان خیلی آسانتر نمیشد؟ یا اگر میشد کاری کرد که با فشار یک دکمه کسی آن را بهتان تحویل دهد. با راهحلی که ذیل پروژه یوفاند در حال تحقیق بر رویش هستیم قصد داریم که بهترین جنبه هریک از این دو دنیا را داشته باشیم و برای این کار از یک یا چند فناوری اینترنت اشیاء به عنوان توانمندساز استفاده میکنیم».
بهبود تجربه بیمار
به نظر لاماین استفاده از چنین سیستمی فواید زیادی به همراه دارد و نه فقط از منظر لجستیکی. بیماران نیز در نتیجه آزاد شدن وقت پرستارها و انتقال راحتترشان از یک بخش به بخش دیگر خدمات باکیفیتتری را تجربه میکنند.
لاماین میگوید: «یکی از گلوگاهها بهنگام جابجایی بیماران این است که هر کدام را باید به یک پمپ اینفیوژن مناسب وصل کنیم. هر دپارتمانی پمپ اینفیوژنِ نوع خاص خود را دارد که تنظیمات خاص خود را هم دارد. این باعث میشود که بیماران به هنگام رفتن برای عمل جراحی یا هنگام خروج از اتاق عمل مجبور شوند بارها پمپهایشان را تعویض کنند. استفاده از اینترنت اشیاء برای آنکه در مکان و زمان مناسب دسترسی به پمپ مناسب فراهم شود کمک خواهد کرد تا تجربه بیمار به میزان قابلتوجهی بهبود پیدا کند. معلوم هم نیست که پیشرفتهای آتی در حوزه اینترنت اشیاء برایمان چه در چنته داشته باشند. شاید برخی چیدمانها و تنظیمات و کارکردها منتفی شوند و دیگر قضیه تعویض پمپها به کلی منتفی شود.»

زمین بازی اینترنت اشیاء در بیمارستان
زمین بازی اینترنت اشیاء
پیدا کردن یک فناوری اینترنت اشیاء که مناسب پروژه یوفاند باشد کار آسانی نبود. فناوریهای متفاوت فراوانی وجود دارند و هریک نقاط مثبت و منفی خاص خودشان. میتوانید از برچسبهای فعال یا منفعل RFID، بارکدها، کدهای QR، و ابزارهای دیداری (vision) استفاده کنید و اینها البته فقط معدودی از فناوریهای موجودند.
این روشهای متفاوت، به لحاظ رویتپذیری چقدر صحیح و دقیق عمل میکنند؟ می توانید در درگاههای اتاقها اسکنرهایی نصب کنید و به این ترتیب میتوان فهمید که چیزها در کدام اتاقها هستند. می توانید دوربینهایی نیز نصب کنید که مجهز به نرمافزار تشخیص تصویر باشند و به این ترتیب بتوانید محل دقیق چیزها را ببینید، منتها با رعایت مسائل مربوط به حریم شخصی که البته حیطه دیدتان را محدود خواهد کرد.
اگر ملاحظات مربوط به هزینه هم دخیل باشند به نظر میرسد که RFID منفعل گزینه بهصرفهای باشد، اما تجهیزات خوانش آن گرانقیمت است. یک روش بهتر شاید استفاده از برچسبهای فعال باشد که با باطری کار کرده و سیگنالی به یک شبکه مش ارسال میکنند. میتوان با اندازهگیری فاصله میان برچسب و حداقل دو گره، موقعیت دقیق یک چیز را با استفاده از مثلثبندی محاسبه کرد. اما چقدر دقیق؟ و آیا فرکانسهای بالای الکترومغناطیسی این برچسبها با تجهیزات بیمارستان تداخل پیدا نمیکنند؟ برای اینکه کاربستهای لجستیکی بیمشکل کار کنند لازم است سیگنال موقعیت مکانی در چه فواصل زمانیای به شبکه ارسال شود؟ چنین کاری چه حجمی از دادهها تولید میکند؟ این دادهها را چطور میتوان مدیریت کرد؟ و نتیجه ضمنی این موضوع برای عمر باطری چیست؟
اینها صرفا معدودی از پرسشهایی پیش روی لاماین و تیمش بودند. خوشبختانه آنها این امکان را داشتند که از کل یک بخش بیمارستان به عنوان زمین بازی اینترنت اشیاء استفاده کنند و به نتایج دلگرمکنندهای برسند.
قسمت دوم مطلب را می توانید از اینجا بخوانید.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][ult_ihover][/ult_ihover][/vc_column][/vc_row]
1 دیدگاه