خانه هوشمند برای کسانی که با رایانهها راحت نیستند احتمالا شبیه کابوس خواهد بود. آنهایی که در استفاده از ریموت کنترل برای عوض کردن کانال تلویزیون هم به زحمت می افتند احتمالا تا الان بیخیال خواندن این مطلب شدهاند !!
در ادامه با بکپرس همراه باشید.
اگر سیستم اثر انگشتی ورود به خانه درست کار نکرد و پشت در ماندید چه؟ مهم است که همه اشکالات غیرمنتظره سیستم را مدنظر داشته و از پیش فکرشان را کرده باشید.
یکی از موانع ذهنی پیش روی نصب یک سیستم خانه هوشمند، رسیدن به تعادلی میان پیچیدگی سیستم و کاربردی بودن آن است. مقصود از این قبیل سیستمها این بوده که زندگی را برای آدمها راحتتر کنند، نه اینکه اعصابشان را خرد کنند.
به هنگام طرحریزی سیستم لازم است که مواردی را در نظر داشته باشید:
* سیستم از چه نوع اجزائی تشکیل شده است؟ آیا این اجزاء پایهای و ابتدایی هستند (مثل تنظیمکننده شدت نور چراغ) و یا سطح بالا هستند (مثل یک سیستم هشدار یا دوربین ویدئویی) ؟
* برای کسی که به این قبیل سیستمها عادت ندارد، نحوه کار با سیستم تا چه اندازه بدیهی است و برعکس چه اندازه نیاز به یادگیری و صرف توجه دارد؟
* آیا دستگاه مربوطه واقعا نیازی را برطرف میکند یا صرفا جنبه تفننی دارد و به گونهای است که بعدا ممکن است تبدیل به یک اسباببازی اعصابخردکن شود؟
* چند نفر میبایست با سیستم کار کنند؟
* چه کسی طرز کار با سیستم را بلد است؟ چه کسی طرز برطرف کردن مشکلات و نگهداری سیستم را بلد است؟
* اعمال تغییرات در رابط کاربری (user interface) سیستم تا چه اندازه آسان است؟ به طور مثال اگر خانه را چنان برنامهریزی کردهاید که شما را ساعت ۷ صبح بیدار کند، چگونه میتوانید به او بگویید که امشب را استثنائا در خانه نیستید یا هستید اما چون روز تعطیل است می خواهید دیرتر از معمول از خواب بیدار شوید؟

خانه هوشمند و آنهایی که در استفاده از ریموت کنترل برای عوض کردن کانال تلویزیون هم به زحمت می افتند احتمالا تا الان بیخیال خواندن این مطلب شدهاند !!
با توجه به این ملاحظات، آسانتر آن است که کار را با یک شبکه خانگی خیلی ابتدایی و پایهای آغاز کنید و به تدریج هرجا که نیاز پیدا شد یا مایل بودید سیستم را ارتقاء دهید. خانه هوشمند هم مثل سایر فناوریهای نوین است، از این لحاظ که برای آنکه از قافله عقب نیافتید لازم است پول و وقت قابلملاحظهای صرفش کنید، پس اگر یکی از این دو، پول یا وقت را، ندارید شاید بهتر باشد که با همان خانه «کمهوش» خودتان سر کنید.
پیش از خرید محصولات خانه هوشمند نظراتی که درباره آنها نوشته شده است را بخوانید و از خرید آنهایی که باعث نارضایتی و عصبانیت کاربران شدهاند صرفنظر کنید. خیلی از محصولات هستند که وعده و وعیدهاشان سر به فلک میزند اما موقع کار که میشود نقش زمین میشوند.
اگر هم از گوشی هوشمند استفاده میکنید قویا توصیه میکنیم محصولاتی را بخرید که نظرات کاربران درباره اپ آنها هم مثبت باشد. بعضی اپها آنقدر لخت و سنگین و پیچ در پیچ هستند که به جای آنکه کمکحال باشند خود اسباب دردسرند.
خانه هوشمند با دغدغههای امنیتی نیز همراه است. اگر هکری راهی برای دسترسی به شبکه بیابد میتواند سیستمهای هشدار و چراغها را خاموش کرده و خانه را در مقابل دزدی آسیبپذیر سازد. هکر همچنین می تواند با خاموش و روشنکردنهای دستگاه باعث خراب شدن آنها شود و یا حتی حریق ایجاد کند.
شرکتهای سازنده لوازم الکترونیکی مصرفی در حال تقویت خطوط تولید خود هستند، با این امید که بتوانند اتوماسیون خانه را بالاخره به یک جریان پرطرفدار تبدیل کنند.
با وجود گوشیهای هوشمند و تبلتها و اپهای فراوانی که در حوزه اتوماسیون خانه وجود دارند هیچ بعید نیست که این حوزه از محبوبیتی فراگیر برخوردار شود … اما شاید هنوز با یک خانه هوشمند تمامعیار از نوع سکونتگاه جورج جتسون چند سال یا حتی چند دهه فاصله داشته باشیم.
دلیل این فاصله همچنان موجود این است که علیرغم پیشرفتهای فناورانه بسیار هنوز هیچ سیستم استانداردی برای خودکارسازی همه این دستگاهها وجود ندارد. بدون وجود چنین استانداردی بسیاری از مصرفکنندگانِ بالقوه به تردید میافتند که آیا واقعا حاضرند صدها یا هزاران دلار را صرف تهیه محصولاتی کنند که شاید در مدت زمان کوتاهی از رده خارج شده و غیرقابل استفاده شوند.
به علاوه، این سوال هم مطرح است که آدم واقعا به کل این فناوری نیاز دارد؟ آیا جامعه ما این اندازه تنبل است که نمیتوانیم از جایمان بلند شویم و کلید چراغی را بزنیم؟ اما باید به این نیز توجه داشت که با وقتی که بواسطه استفاده از اتوماسیون خانه آزاد میشود می توانیم مشغولیتهای دیگری را پی بگیریم، مثلا روباتهای خدمتکار بسازیم.