میشل موری در مقالهای معروف در «گرینتک مدیا» گره از مشکلات مالی و درهم پیچیدگی های یکپارچه سازی سیستم ها باز می کند. او میگوید: «صحبت کردن سیستم ها با یکدیگر بسیار فراتر از یک چالش بوده، و پوشش دادن تمامیِ صنعتی که با نام یکپارچه سازی سیستم ها شناخته میشود توسط آن بسیار دشوار است.» ما در این مقاله بهدنبال پاسخ دادن به این پرسش هستیم.
دشوارهای یکپارچگی سیستمها در سطح عملیاتی
به تازگی از 65 کارشناس در مدیریت امکانات، راندمان انرژی و ساختمان سبز پرسیده شد: «در صنعت ما کل هزینه یکپارچه سازی سیستم ها چقدر است؟» این سوال به طرز گمراه کننده ای ساده است. هنگامی که از واژه «یکپارچه سازی سیستم» استفاده می کنیم، به هزینه های نیروی کار یا سختافزار مورد نیاز برای ایجاد سیستم های تهویه مطبوع، ساب مترها، کنترلکنندههای روشنایی و دیگر تجهیزات در ساختمان ها که می توانند بهراحتی با یکدیگر صحبت کنند، نیاز داریم.
برای افراد نا آشنا، یکپارچگی سیستم ها به نظر کاری سهل الوصل است. آنها معمولا میگویند: «برای من که میتوانم درایور یک چاپگر را بدون هیچ دردسری بر روی رایانه شخصی خودم نصب کنم، نصب یک جفت مدباس بر روی شبکه محلی و یا اتصال کنترل کننده های بکنت با یکدیگر چقدر دشوار خواهد بود؟ آیا فناوری این مشکل را حل نکرده است؟». اما برای کسانی که هر روز با چالش های یکپارچه-سازی دستوپنچه نرم می کنند، صحبت کردن سیستم ها با یکدیگر بسیار فراتر از یک چالش است. پوشش دادن تمامیِ صنعتی که با نام یکپارچه سازی سیستم ها شناخته میشود کار بسیار دشواری است.
یکپارچهسازی سیستمها چقدر صرفهی اقتصادی دارد؟
بسیاری از پیمانکارهای ساختمانی زمان و منابع قابل توجهی را برای یکپارچه سازی مصرف میکنند که معمولا بهمعنای هزینه مشاوره به مشاوران یکپاچه سازی و شرکت های بزرگِ فعال در حوزه اتوماسیون است. اگر هزینه¬های زیادی برای مشاوران پرداخت کنید و در عوض احساس رضایت نداشته باشید، شاید این موضوع بهخاطر شما برسد که پولی که خرج کرده اید، می توانست در موارد موثری همچون راندمان انرژی مصرف شود.
یک مالک ساختمان به مساحت 200 هزار فوت مربع می خواهد کنتور برقی در هر واحد نصب و آن به سیستم اتوماسیون ساختمان متصل کند. این مشتری می خواهد میزان مصرف را با جزئیات بیش تری نسبت به قبضهای ماهیانه دریافت کند و در نهایت تمایل دارد که بار سیستم تهویه مطبوع را در زمان های خاصی از اوج مصرف کاهش دهد، اما در حال حاضر فقط نیاز به جمع آوری اطلاعات دارد. به نظر ساده می آید، نه!
با یک جستجوی ساده در گوگل شما می توانید کنتور برقی را به قیمت 250 دلار به علاوه هزینه حملونقل پیدا کنید و نیز 500 دلار برای تکنسین مربوطه در نظر بگیرید. هزینه ای که یک متصدیBAS دریافت می کند دقیقا مشخص نیست اما با یک حساب سرانگشتی می توان فهمید که برای هر ساختمان بین 250 تا 500 دلار خواهد بود. مگر کار او چقدر دشوار است؟ فقط نیاز به اتصال چند رشته سیم، اجزاء مختلف را وارد شبکه کردن و در نهایت فشار چند دکمه است، نه! اگر شما هزینه این نصب فرضی را در بازه ای بین 1000 الی هزار و 250 دلار بهازای هر ساختمان تخمین زدهاید، مطمئنا اشتباه کرده اید.
دستمزدها و تاثیر آن روی اجرا
دستمزد پیشنهادی متصدی ساختمان نجومی است. ابتدا نیاز دارید تا یک برد ورودی را به تابلوی فرمان برای جای دادن یک ورودی متر اضافی، متصل کنید. برای پیکربندی صحیح این عملیات نیاز به یک نیروی ماهر است. سپس نیاز دارید که اتصال را در یک راستایی مشخص به سیستم اتوماسیون ساختمان هدایت کنید که این بهمعنای ذخیره داده ها بر اساس کلیو وات بر ساعت بر روی دیسک است.
سیستم اتوماسیون ساختمان برای هدایت کردن اتصال نصب نمی شود. چگونه باید مشکل را برطرف کرد؟ شما به خریدن یک رایانه دیگر برای پایگاه داده نیاز دارید. خرید یک یارانه از شرکت Best Buy بهمیزان 500 دلار هزینه دارد که رقم بالایی نیست. اما شما نیاز به لایسنس سرور Microsoft SQL، نرم افزار گران قیمت سیستم اتوماسیون ساختمان و از همه گران تر مهندسی ماهر برای نصب و راه اندازی (بهازای هر ساعت کار 175 دلار دریافت می کند) دارید.
شما از خود می پرسید: من کجا را اشتباه کردم؟ تصمیم می گیرد که از یک متصدی سیستم اتوماسیون ساختمان دیگر نرخ بگیرید. اما هزینه همان مقدار یا حتی بیش تر است. به این نتیجه می-رسید که اجرای ساب مترینگ پر هزینه است.
فهم جدید از یکپارچهسازی سیستمها
صنعت اتوماسیون ساختمان برای سادهتر کردن یکپارچهسازی طراحی نشده است. در حقیقت، برای چیزی خلاف آن طراحی شده است. شرکت های تولیدکننده تجهیزات نظارتی سیستم اتوماسیون ساختمان همیشه بر واسط ها و توزیعکنندههای محلی برای بازاریابی و فروش محصولات خود تکیه کرده اند. واسطه های محلی زمانی یک محصول را با خود حمل می کنند که فروش آن برای آن ها سود داشته باشد. افزایش نرخ 40 تا 50 درصدی سختافزار قابل توجیه است اما قابل قیاس با شرایطی نیست که در آن خریدار مجبور می¬شود تا از 20 الی 40 ساعت خدمات مهندسی که بالغ بر 175 دلار به ازای هر ساعت هزینه دارد، استفاده کند.
جای تعجبی ندارد که بهندرت بتوان سیستم های اتوماسیون ساختمانی را در بازار پیدا کرد که به راحتی نصب شوند. شما چه به عمر برنامهریزی شده اعتقاد داشته باشید و یا به این فکر کنید که تمامی این ها فقط رویه کسب و کار است درنهایت پروژه سامب مترینگ شما با شکست مواجه می شود. مشتری ها هیچ دسترسی به سیستم های یکپارچه تک کلیکی ندارند چرا که سازندگان سیستم های اتوماسیون ساختمان تمایل به تخریب خطمشی درآمدی خود (واسط های محلی) ندارند. همان طور که یکی از این 65 کارشناس بهدرستی در نوشته خود اشاره کرده است: «بکنت چون به استانداردهای نرمال صنعت توجه دارد، انقلابی است.» این بهترین تعریف دو پهلویی بود که در این مدت طولانی شنیدهام.
هزینههای آماری یکپارچهسازی سیستمها
بر اساس یافتههای نهایی هیچ گزارشی مبنی بر جزئیات هزینه های یکپارچه سازی سیستم ها در پروژه های ساب مترینگ وجود ندارد. متاسفانه حتی قوی ترین مجموعه داده ها همچون پایگاه داده Lawrence Berkeley National Laboratory’ ESCO از داده های هزینه تا این سطح صورت برداری نمی کند. اما با این وجود آمار جالبی در این زمینه وجود دارد:
بررسی LBNL در زمینه سیستم های اطلاعاتی انرژی نشان داده است که یکپارچه سازی سیستم های اتوماسیون ساختمان می تواند هزینه ای بالغ بر 30 هزار الی 40 هزار دلار و حتی در برخی موارد 50 هزار دلار بهازای هر سیستم در برداشته است.
به نقل از یک شرکت بزرگ با بیش از 100 ساختمان، یکپارچهسازی سیستمها یکی از اساسیترین چالش ها در تمامی کارهایش بوده است، که با تجربه و پشتکار توانسته است مدت زمان یکپارچهسازی یک سیستم جدید BAS را تقریبا به 24 ساعت کار انسانی کاهش دهد. ای کاش شرکت های متوسط میتوانستند به نتیجهای مشابه دست پیدا کنند. همینطور بررسی LBNL در زمینه راهاندازی صنایع نشان داده است که 69 درصد از تمامی هزینه های راهاندازی صرف تحقیق و برنامه ریزی می شود که میزان چشمگیری از آن مربوط به جمعآوری اطلاعات است.
تخمین هزینه ها یکپارچه سازی سیستم ها
اگر محافظهکارانه تخمین بزنیم که 10 درصد از هزینههای راهاندازی «تحقیق و برنامهریزی» مربوط به اتصال دادهها به سیستم اتوماسیون ساختمان می شود می توان نتیجه گرفت که 14 میلیون دلار سالیانه بیهوده هزینه می شود، چراکه سیستم اتوماسیون ساختمان بهراحتی کار نمی کند. این تنها گوشهایی از کل بازار سیستم اتوماسیون ساختمان در بازارهای ساختوساز جدید و مکمل آن است. (با فرض این که بازار راهاندازی ایالات متحده سالیانه حجمی به اندازه 200 میلیون دلار دارد.)
اگر شک دارید که یکپارچه سازی سیستم ها بار عظیمی بر دوش صنعت است، تعداد شرکت هایی را که برای فعالیت در این بخش حمایت مالی می شوند را در نظر بگیرید. برای مثال جامعه یکپارچهسازان سیستم های کنترلی (CSIA) دارای 453 شرکت عضو و یکی از بزرگترین پلتفرمهای چند پروتکلی یکپارچهسازی، Tridium’s Niagara (متعلق به شرکت Honeywell) که دارای هزاران واسط در تمامی 50 ایالت است. شاید لازم به توضیح نباشد که اگر بودجه های ما با فناوری ناامید کننده سیستم اتوماسیون ساختمان از بین نمیرفت، راندمان انرژی بیشتر قابل حصول بود.